کیقباد

متن مرتبط با «شعر ما را زسر بریده می ترسانی» در سایت کیقباد نوشته شده است

چون میگذرد ...

  • آدمیزاد است دیگر . گاهی کاری از دستش بر نمی آید . گاهی کار به بجایی می‌رسد که فقط بگذرد . مهم نیست چون بگذرد . چون میگذرد غمی نیست ، تکیه کلام آدمی است گاهی ! + نوشته شده در  شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۲ساعت 15:42&nbsp توسط کیقباد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بارانم آرزوست !

  • آذر هم گذشت ... و چه بی باران گذشت !, ...ادامه مطلب

  • باران !

  • آبان امسال هم با جنگ و خونریزی گذشت . اگر نه در ایران اما کمی آنورتر . اسراییل و غزه !با همه بدی ها آبان اما خوبی هایی هم داشت . و چه خوبیی بهتر از باران . بارانِ آبان . آنهم برای سرزمین خشکی چون ایرانالبته یکی دو هفته پیش در برخی مناطق شمال کشور باران رحمت که در لطافت طبعش خلاف نیست باعث زحمت شد . اما باران نعمت است و اگر درست مدیریت شود و زیرساخت ها محکم باشد و آبراه‌ ها تمیز، چندان باعث زحمت نخواهد شد حتی در خطه سرسبز و پر بارانِ شمال .بهر حال بارانِ آبان و آبانِ پر باران را نکو میداریم و آنرا به فال نیک میگیریم شاید که باران بشوید و ببرد هر چه بدی را ! + نوشته شده در  سه شنبه سی ام آبان ۱۴۰۲ساعت 13:4&nbsp توسط کیقباد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ماه مهربانی !

  • مهر ماه هم بی حادثه نبود . داخلی نباشد خارجی . خارجی نباشد داخلی . بالاخره یک چیزی باید باشد که ملت حوصله اش سر نرود .و حالا دو هفته ای است که مشغول جنگ غزه ایم . کشتن و کشتن و کشتن ! البته داخل هم چندان بی نصیب نبوده ایم . وقتی که یک کارگردان معروف و همسرش را کارد آجین می کنند .بهر حال مهر است و ماه مهربانی . اما چه حیف که دارد میگذرد بی مهربانی ! + نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هفتم مهر ۱۴۰۲ساعت 23:10&nbsp توسط کیقباد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اندر کرامات واکسن مرغوب

  • سرماخوردگی سمج خواب برای آدم نمی گذارد .از پارسال که دز سوم واکسن کرونا زده ام ، سه بار سرما خورده ام . برای اولین بار در بهار کرونا گرفتم و دو هفته درگیرش بودم . همین سه چهار ماه پیش در تابستان هم سرما خوردم و هفت هشت ده روز گرفتار . و حالا در پاییز دوباره سرماخوردگی و باقی قضایا . مثل اینکه سهمیه فصلی دارم .فکرش را که می‌کنم می بینم تا قبل از این واکسن ها سالی یکبار هم به زور سرما میخوردم . بعضی سالها که اصلا و ابدا . حتی در آن سال سیاه کرونایی که همه در ترس و وحشت بسر می بردند و خبری از واکسن هم نبود ، زندگی عادی داشتم و همه جا می رفتم و می آمدم . بی هیچ ماسکی و بی هیچ رعایتی . طرفه آنکه در آن سال حتی سرما هم نخوردم . اما از کرامات واکسن اینست که امسال تا حالا سه بار به فین فین افتاده ام و هنوز زمستان هم در راه ! + نوشته شده در  شنبه دوازدهم آذر ۱۴۰۱ساعت 2:47&nbsp توسط کیقباد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • قاراشمیش !

  • از اوضاع و احوال این روزها و وضعیت گرانی چه گویم که ناگفتنم بهتر است . بسکه اوضاع قاراشمیش و قمر در عقرب است ! + نوشته شده در  چهارشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ساعت 13:53&nbsp توسط کیقباد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دمای دی ماه !

  • بنظرم ترکیب جالبی است . دمای دی ماه . یا اینجوری ؛ دمای دیماه . همین ماه دی یا دی ماه ما که با چند روز اختلاف می شود ژانویه اینها . ماهی که در نیمکره شمالی اولین ماه زمستان است و هوایی سرد و زمستانی دارد . حتی در کشورها و مناطقی که آنچنان زمستانی هم ندارند معمولا دمای دی ماه متفاوت است با دمای تیرماه . مثلا چند درجه ای خنک تر  .بهرحال زمستان است و سر زدن به سایت های هواشناسی و مقایسه دمای اینجا و آنجا شده است یکی از دلمشغولی های ما . بخصوص مقایسه دمای آنجایی که میگن نازه واسه آفتوی نازش با دمای اینجایی که میگن دو قدم مانده به قطب  . مثل همین دیروز پریروز که وقتی دمای هوا در صلاة ظهر اینجا بیست درجه زیر صفر بود دمای نصف شب آنجا پنج شش درجه بالای صفر بود . البته که قصد قیاس در کار نیست که مقایسه این موارد اگر هم قیاس مع الفارق نباشد مسلما” قیاسی بیهوده است و راه بجایی نمی برد . که  اینجا اینجا است و آنجا آنجا و اگر چه ماه هر دو دی ماه است اما این کجا و آن کجا . که فرموده اند میان ماه من با ماه گردون ، تفاوت از زمین تا آسمان است . البته این را هم فرموده اند که از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن ، بر نامده و ناشده فریاد مکن . حال این دی می خواهد ماه دی باشد یا دیروز . یعنی که گذشته ها گذشته است و بر گذشته ها صلوات . چه اینجا چه آنجا ! + نوشته شده در  جمعه بیست و چهارم دی ۱۴۰۰ساعت 11:44&nbsp توسط کیقباد  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ماه آخر تابستان

  • همین است دیگر . هر اولی آخری دارد و هر آغازی پایان . خوب است ، بد است یا هر چه که هست همین است که هست . تا بوده همین بوده و تا هست همین خواهد بود .و تابستان نیز بهکذا . که به فارسی می شود به همچن, ...ادامه مطلب

  • این آسمان غم زده ...

  • هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز این آسمان غم زده غرق ستاره هاست .حیف و صد حیف که دگر باره سرو بلند بالایی به خاک افتاد . قهرمانی ، پهلوانی که مدال او از هر مدالی مهم تر و با ارزش تر بود, ...ادامه مطلب

  • سیزده بدرهای بیاد ماندنی

  • سی و پنج سال پیش بود . آن سیزده بدری که پدر نبود و ما هم سیزده بدر نرفتیم . اولین سالی بود که نمی رفتیم . عزادار پدر بودیم . در این سی و پنج سال اما چه بسیار سیزده بدرها که رفتیم . و البته چند تایی هم, ...ادامه مطلب

  • هرگز گمان مبر به عقب نیفتادگی

  •  بیست سال پیش بود . گوشی موتورولا بهترین و گرانترین گوشی موبایل بود . اگر چه هنوز آنتن داشت .دو سال بعد دیگر نشانی و اثری از موتورولا نمانده بود . لااقل در ایران . دور دور نوکیا بود و بازار در سیطره گ, ...ادامه مطلب

  • چون چراغ لاله

  •  در خیابان‌های این گوشه از دنیا که نامش کبک است گاهی خوبان ز شش جهت چنان عرصه را بر آدمی تنگ می کنند که بی اختیار زمزمه  کنی : ای جوانان کبک جان من و جان شما ، چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما !  , ...ادامه مطلب

  • ماه مهر

  •  مهر ماهی پر از انگور و خربزه . پر از پسته تر و هندوانه . پر از لیمو ترش و ...مهر ماهی که می رود تا جای خود را به آبان بدهد . آبانی پر از انار و پرتقال و خرمالو . پر از  سیب و ...مهر و آبان و آذر و ...به نظرم اسامی ماهها قشنگ ترین اسامی دنیاست ! , ...ادامه مطلب

  • کماکان از قدیم

  •   میگن کسی که با همه دوسته  ممکنه با هیشکی دوست نباشه . یعنی که آدم همه دل آشنا ممکنه با همه آشنا باشه اما دوست نه . میگن شاید بخاطر همین بوده که از قدیم, گفتن یه جا همه جا و همه جا هیچ جا  !  , ...ادامه مطلب

  • چیزی برای نوشتن

  •   چه می شود نوشت از تابستانی که تمام شد و پاییزی که شروع شد و از اول مهر و از مدرسه ای که باز شد وقتی که درست در آستانه همه اینها دوباره  یک جای وطن غرقه خون  شد .    , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها