سرماخوردگی سمج خواب برای آدم نمی گذارد .از پارسال که دز سوم واکسن کرونا زده ام ، سه بار سرما خورده ام . برای اولین بار در بهار کرونا گرفتم و دو هفته درگیرش بودم . همین سه چهار ماه پیش در تابستان هم سرما خوردم و هفت هشت ده روز گرفتار . و حالا در پاییز دوباره سرماخوردگی و باقی قضایا . مثل اینکه سهمیه فصلی دارم .فکرش را که میکنم می بینم تا قبل از این واکسن ها سالی یکبار هم به زور سرما میخوردم . بعضی سالها که اصلا و ابدا . حتی در آن سال سیاه کرونایی که همه در ترس و وحشت بسر می بردند و خبری از واکسن هم نبود ، زندگی عادی داشتم و همه جا می رفتم و می آمدم . بی هیچ ماسکی و بی هیچ رعایتی . طرفه آنکه در آن سال حتی سرما هم نخوردم . اما از کرامات واکسن اینست که امسال تا حالا سه بار به فین فین افتاده ام و هنوز زمستان هم در راه ! + نوشته شده در شنبه دوازدهم آذر ۱۴۰۱ساعت 2:47  توسط کیقباد | بخوانید, ...ادامه مطلب
آسمان برویم زمین بیاییم ، قدرشناسی موضوع مهمی است . اینجا و آنجا هم ندارد . همه جا قدرشناسی ممدوح و قدرناشناسی مذموم است .اما گاهی بعضی چیزها چنان عادی و فراوان است که آدمی یادش می رود قدرش بداند ., ...ادامه مطلب
سی و پنج سال پیش بود . آن سیزده بدری که پدر نبود و ما هم سیزده بدر نرفتیم . اولین سالی بود که نمی رفتیم . عزادار پدر بودیم . در این سی و پنج سال اما چه بسیار سیزده بدرها که رفتیم . و البته چند تایی هم, ...ادامه مطلب
کدام خطرناک تر است ؟ قاتل ، دزد ، دیکتاتور ...بی شرف از همه خطرناک تر است . قاتل ، قاتل است اما ممکن است با شرف باشد . مثلا قاتل بی شرف حتی از کودکان نیز نمی گذرد اما یک قاتل با شرف ممکن است یک کودک , ...ادامه مطلب
متاسفانه بسیاری از مادران به بچه هایشان ظلم می کنند . ظلمی بزرگ . مادرانی که اقوام شوهر را که همانا اقوام پدری فرزندشان است در چشم فرزند بد می کنند و از چشمش می اندازند . از پدر بزرگ و مادر بزرگ بچه گرفته تا عمو و عمه و ... مادر که خود عروس خانواده ای است شاید حق داشته باشد . شاید مادر شوهر براستی بد باشد . شاید که خواهر شوهر زبانش خار داشته باشد اما این مادر شوهر جلاد مادر بزرگ هم هست و چ,مادران,مادران ...ادامه مطلب
متاسفانه بسیاری از مادران به بچه هایشان ظلم می کنند . ظلمی بزرگ . مادرانی که اقوام شوهر را که همانا اقوام پدری فرزندشان است در چشم فرزند بد می کنند و از چشمش می اندازند . از پدر بزرگ و مادر بزرگ بچه گرفته تا عمو و عمه و ... مادر که خود عروس خانواده ای است شاید حق داشته باشد . شاید مادر شوهر براستی بد باشد . شاید که خواهر شوهر زبانش خار داشته باشد اما این مادر شوهر جلاد مادر بزرگ هم ه,مادران,مادران,ظالم ...ادامه مطلب
نمی دانم این قضیه نسبی بودن امور از چه زمانی رایج شده است . بعد از مطرخ شدن فرضیه نسبیت انشتین بوده است یا قبل از ایشان نیز یک شیر پاک خورده دیگری آن را در دهان خلایق گذاشته است . اما هر چه هست قدر مسلم اینکه کار بجایی رسیده است که همه چیز و همه کس نسبی شده اند . یعنی که مطلقیت و اطلاق انگار که از, ...ادامه مطلب
البته که حال و احوال آدمی در گذر زمان دچار تغییر و تحول می شود و حال و احوال آدمی هماره همانی نیست که روزگاری بوده است . این تغییر و تحول نیز دلایل بسیار دارد و صد البته که علاوه بر عنصر زمان ، نوع زمان و مقطع زمانی و باصطلاح برهه های حساس زمانی نیز در این تغییر و تحول نقش بسزایی دارد . نشانه های , ...ادامه مطلب
می گوید این روزها که همه جا صحبت از مدرسه و اولین روز مدرسه است ، یادی کنیم هم از اولین دروغ مدرسه . و آن اینکه در سن شش سالگی و در اولین روز مدرسه در کلاس اول ابتدایی ، معلم مرتب می گفت تخته سیاه . من اما هر چه به تخته نگاه می کردم آنرا سبز می یافتم نه سیاه . فلذا با ترس و لرز گفتم آقا اجازه ، تخته سیاه که سبز است چرا ؟! معلم عزیز هم نه گذاشت و نه برداشت و همان اول سالی هر چه دل تنگش می خواست به ما یک الف بچه گفت !, ...ادامه مطلب
بیست سالگی . سی سالگی . چهل سالگی ... شاید که در ستایش زندگی . در هر سنی و در هر سن و سالی . وقتی که با وجود تمام پیشرفتهای حیرت انگیز علم و تکنولوژی اما هنوز که هنوز است در میان میلیاردها سیاره و ستاره و دیگر کرات و اجرام آسمانی بشر دو پا و زنده و زندگانی به سبک و سیاق زندگی آدمیان یافت می نشده است . شاید که فقط در ستایش زندگی . بی هیچ سن و سالی . همان زندگی که به ما ارزانی شده است . اگر چه حتی بی اذن و بی اجازه . همین زندگی . چه خوب و چه بد . در همه مقاطع و در هر سن و سالی . بیست سالگی . سی سالگی . چهل ... ستایش بیست سالگی اما شاید بدین خاطر که پسر بزرگه چند ماهی است ب,ستایش در چند قسمت ...ادامه مطلب